Martia  

 
Tuesday, July 30, 2002

يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
دل به هر بي سر و پايي ندهيم!

در درونت صدائي هست
كه همواره با تو چنين نجوا مي كند،
« حس ميكنم اين كار برايم عالي است،
ميدانم كه اين يكي درست نيست.»
نه معلم، نه واعظ، نه پدر و مادر، نه دوست،
و نه هيچ آدم عاقل ديگري،
نمي تواند در اين مورد تصميم بگيرد
كه چه كاري براي تو درست است؛
فقط به صدايي كه درون تو سخن مي گويد
گوش فرا ده.

عمو شلبي

Monday, July 29, 2002

ساده است نوازش سگي ولگرد
شاهد آن بودن كه
چگونه زير غلتكي ميرود و گفتن كه
سگ من نبود
ساده است ستايش گلي
چيدنش
و از ياد بردن كه آبش بايد داد
ساده است بهره جوئي از انساني
دوست داشتنش بي احساس عشقي
او را به خود وانهادن و گفتن كه:
ديگر نميشناسمش
ساده است لغزش هاي خود را نشناختن
با ديگران زيستن به حساب ايشان و
گفتن كه من اينچنينم
ساده است كه چگونه ميزييم
باري
زيستن سخت ساده است
و پيچيده نيز هم

Sunday, July 28, 2002

تو به من خنديدي
و نميدانستي
من به چه دلهره از باغچه ي همسايه
سيب را دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلوده به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتي و هنوز
سالها هست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان
ميدهد آزارم
و من انديشه كنان
غرق اين پندارم
كه چرا خانه ي كوچك ما سيب نداشت؟!

Saturday, July 27, 2002

خيال نكن نباشي بدون تو ميميرم گفته بودم عاشقم حرفمو پس ميگيرم
خيال نكن نموني كارم ديگه تمومه ليلي فقط تو قصه ست جنون ديگه كدومه
كي ميگه تو نباشي ستاره بي فروغه بذار همه بدونن كه عاشقي دروغه

Wednesday, July 24, 2002

نميدونم ساعت اين با چي تنظيم ميشه ! نداشتن دانش گاهي آدما رو اذيت ميكنه. ولي الان ساعت 2:25 بعد از ظهره.

نميدونم آدما چرا اينجورين كه خوشيها شون لحظه ايه ولي غمهاشون موندني!؟؟
گاه به سخن گفتن از زخمها نيازي نيست.

امروز دومين روز امرداد است كه بايد حسابي گرم باشه ولي نيست!!!! حسابي سرم شلوغه و سرگرم بيزنس هستم!

رسيد مژده كه ايام غم نخواهد ماند

Tuesday, July 23, 2002

سلام به همه ي دوستان
خيلي خوشحالم كه امروز من هم به جمع شما اضافه شدم
تازه اول راهم


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?