Martia  

 
Tuesday, October 01, 2002

امروز افتتاحيه نمايشگاه سالانه ي هنرهاي مفهومي است. ساعت 5 تا 7:30 كه در موزه ي هنرهاي زيبا برگزار ميشه. حدود يكي دو ماهي هم ادامه خواهد داشت. پارسال كه من رفتم نمايشگاه جالبي بود ، امسال هم بايد جالب باشه. به شما توصيه ميكنم كه در صورت پيدا كردن وقت خالي حتمأ‌ يه سر اونجا بزنيد ببينيد هنرمندان چه ميكنند.
اين روزا اونقدر دمغ و بي حوصله ام كه حتي حوصله ي خودم رو هم ندارم. دچار يه بحران بدي شدم كه خودم هم ازش رنج ميكشم ولي راه گريزي ندارم. خيلي خسته و بي حوصله ام. دوستان هم عوض اينكه ملاحظه ي حال منو بكنن ،.... شايد ديگه اونا هم خسته شدن؟! نميدونم. يه وقتايي آدم از يه سري از دوستاش توقع يه سري چيزها رو نداره بعد وقتي باهاش مواجه ميشه يهو هنگ ميكنه. از زمين و زمان هم ميبره.
از چهره ي طبيعت افسونكار
بربسته ام دو چشم پرازغم را
تاننگرد نگاه تب آلودم
اين جلوه هاي حسرت و ماتم را
پائيز، اي مسافر خاك آلود
در دامنت چه چيز نهان داري
جز برگ هاي مرده و خشكيده
ديگر چه ثروتي به جهان داري
جز غم چه ميدهد به دل شاعر
سنگين غروب تيره و خاموشت؟
جز سردي و ملال چه ميبخشد
بر جان دردمند من آغوشت؟
در دامن سكوت غم افزايت
اندوه خفته ميدهد آزارم
آن آرزوي گمشده مي رقصد
درپرده هاي مبهم پندارم
پائيز، اي سرود خيال انگيز
پائيز، اي ترانه ي محنت بار
پائيز، اي تبسم افسرده
بر چهره ي طبيعت افسونكار
- فروغ فرخزاد-



Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?