عشاق گمشده در خيابانها
با چشمان مرده
در انتظار عكاسي هستند
كه عشق آنها را جاودان كند.
چه شعري در چشمان آنها پنهان است!
در دستهايشان، انگشتهايشان،
حتي در ژست خنده دار ايستادنشان،
وقتي كه ميدانند،
عكاسي هرگز نخواهد آمد
و اين لحظه با تمام شكوهش
به فراموشي سپرده خواهد شد.....
ران لوئه وينسون- شاعر معاصر آمريكايي
*** *** ***
قلب من
همچون پرنده اي نغمه خوان است
كه آشيانه اش، به رگبار آب بسته شده است
يا مثل يك درخت سيب
كه شاخه هايش از بار سنگيني ميوه خميده است
قلب من همچون پياله اي رنگين كمان
بر درياي افسانه اي شناور است
نه قلب من حتي- شادتر از اين هاست،
چون يار عزيز در راه خانه ي من است.
كريستينا روزتي