Martia  

 
Wednesday, May 19, 2004

زبان از یاد رفته

روزگاری به زبان گلها سخن می گفتم

حرفهای کرم پروانه را می فهمیدم

به وراجی سارها در دل لبخند می زدم

و د ررختخوابم با پروانه ای درد دل می کردم .

روزگاری سؤال جیرجیرکها را می شنیدم و پاسخ می دادم

و با هر دانه برفی که بر خاک می افتاد و جان می داد گریه می کردم .

روزگاری به زبان گلها سخن می گفتم ...

دیدی چگونه آن روزها رفتند ؟

چگونه آن روزها رفتند ؟

شل سیلوراستاین


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?