Martia  

 
Monday, May 09, 2005

این چهارمین مدیر پروژه است که عوض میشه در عرض این دو سالی که من اینجام!
دیروز رفته بودم یه جا برای مصاحبه.. یه شرکت دهن پرکن... دوستم اونجا کار می کنه. همیشه از اونجا تعریف می کرد .. حقوقش خیلی بالا بود اما گفته بودن ممکنه 1 سال بیشتر کار نداشته باشی.. یه کنسرسیوم از 3 تا شرکت ژاپنی و کره ای و یه شرکت ایرانی...
نفتی ها فهمیدن کیه! نه؟ خیلی معروفه!
به دوستم گفته بودم که دنبال کار می گردم دو سه ماه پیش که شرکت منحل شد.... گفته بود بعد از عید نفر میگیریم...
دیروز تماس گرفت و منو مجبور کرد که مرخصی بگیرم و برم اونجا واسه مصاحبه...
یه جای بزرگ که فقط توش آدم بود و میز و صندلی و کامپیوتر... کاغذ از در و دیوارش بالا می رفت...
نه پارتیشنی نه چیزی...
آدم امنیت نداره انگار اینجوری....
به من گفت من میگم ما 6 ماه کار داریم اما ایرونی ها 2 سال هم ممکنه طولش بدن... گفت ممکنه بعد از 6 ماه بیکار بشی.. ممکنه هم تا دو سال بمونی.... سابقه ی کاری خوبی می شد برام..
اما جو اونجا برام سنگین بود... برای من که مدتهاست تنها کار میکنم و سرم به این کامپیوتر گرمه دیگه سر و کله زدن با اونهمه آدم خیلی سخته...
اینکه میگفت دو سال راست میگفت... این پروژه ، پروژه بشو نیست...
4 تا مدیر پروژه.....
آدمی که با من مصاحبه میکرد توی حرفاش میگفت من سابقه ی اینجا رو میخوام که بیام توی شرکت شما استخدام بشم.. پیش خودم گفتم این آقاهه الان 1 ساله اینجاست همه چیز رو تحمل میکنه که بیاد آخرش توی شرکت ما یا توتال ...


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?