Martia  

 
Tuesday, August 30, 2005

گفتم می نویسم برات... دست و دلم به نوشتن نمیره.. نوشتن واسه کسی که هیچ چیزی ازش نمیدونی و اتفاقاتی که توی این 3 سال افتاد و شواهد نشون داده که چقدر بهت دروغ گفته و تو چقدر نگران حال و احوالش بودی چقدر پشت در کافی نت میموندید که بتونی یه زنگی بهش بزنی، کار ساده ای نیست....
میگی چرا از فعل گذشته استفاده میکنم؟ چون برای من و ما همون اولین باری که به دروغ به ما گفت که مرده و ما بلافاصله فهمیدیم که دروغه اونو توی ما کشت... اون همه تعریف های فرهاد... انواع و اقسام آدرسا... اون همه نقش بازی کردنا... اون همه دورنگی در مقابل یه رنگی های ما.... اون همه انرژی بیهوده ای که گذاشتیم اون همه احساسی که خرج کردیم... اون همه زمانی که میتونست مال خودمون و آینده مون باشه اما با نگرانی راجع به تو همش تبدیل شده بود به تو!.... هنوز خاطرات شبای چت کردنای 4 نفره عزیزه که هنوز هم یادی میکنم ازت هر چند فعلش مال گذشته باشه....
یادته کامنتمو بعد از اعلام خبر مرگت توی وبلاگستان و آه و شیون دوستدارانت که فکر میکنن خیلی آدم رو راستی هستی پاک کردی؟؟؟ همون موقعی که جناب فرهاد! قرار بود نوشته های استاد رو بعد از مرگش چاپ کنه؟؟؟؟ همون موقع که اومدم دستتو رو کنم ؟؟
یادته گفتی بیمارستانی اما یه روز وقتی چراغ مسنجرت رو روشن دیدم به مریخی گفتم هی نگاه کن!حالش خوبه... نشسته پای نت !شروع کردی جواب منو به انگلیسی دادی و جواب مریخی رو ندادی وخودتو جا زدی به عنوان یکی از دوستات و گفتی که بیمارستانی و تو که دوست اونی اومدی یه کمی خرت و پرت ببری براش! فکر کردی ما باور کردیم؟؟؟! دوستی واسه بردن خرت و پرت اومده باشه اما با پسورد و بشینه چت کنه؟! اینقدر ما رو ابله حساب میکردی؟؟؟
اونقدر نقشتو خوب بازی کردی که آدمایی که به نبوغشون ایمان دارم هم باورت کردند... اما اونا تازه رسیدند... تازه باهات آشنا شدند... مطمئنأ خودشون بعد یه مدت میفهمن... من به اونا چیزی نخواهم گفت.....
معمولن برام سخته رشته ی دوستی هام رو کاملن پاره کنم واسه همین تا حالا نگفته بودم و نفهمیده بودی دلیل سردی رفتارهای من و به قول خودت " یار عزیزم" رو.... واسه همین همیشه وقتی می دیدم آپدیت شدی حتمأ یه کامنت برات میذاشتم... شاید از این به بعد تو هم برام مثه چندتای دیگه از دوستای قدیمی وبلاگی دوست مرده به حساب بیایی.... دوستایی که یه رنگ نیستند.......


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?