Martia  

 
Monday, October 24, 2005

دیشب شرکت مادر افطاری میداد و همه ی گروه دعوت بودن...
خیلی وقت بود اونجا نرفته بودم..... حتی برای مراسم روز زن هم که اونجا برگزار شد نرفتم... دیشب به اصرار دو تا از همکارام باهاشون رفتم برای افطاری... همه چیز کلی عوض شده بود... اون رستوران درب داغون با نیمکت های چوبی بزرگ و اون سنگای کثیف و سیاه تبدیل شده بود به یه جای بسیار شیک با معماری و فضای داخلی بسیار شیک... میز و صندلی ها بسیار خوش مدل .. نور مناسب ... گلدانهای گل مصنوعی خوشگل برای تزئین...
روی میزها هم کلی چیزای رنگ و وارنگ خوشگل و خوشمزه چیده شده بود و حسابی فضای اونجا رو گرم میکرد... چند تا خانوم هم بودن که پذیرایی می کردن... قبلأ آقایون مسئول خدمات رستوران بودند احتمالأ از زمان احمدی نژاد و این گیر های سه پیچه ای که به شرکتهای نفتی میدن برای اینکه خدای نکرده اسلام به خطر نیفته کارگر خدماتی خانوم استخدام کردند!!! به همین منظور برای آقایون توی حیاط میز چیده بودن... این روزا خیلی هوا سرده ... فکر کنم همه با افطاری سرما هم خوردن!!!


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?