وقت گرفتن از شهرداری
تا دوشنبه...
دوباره پلمبها رو باز کردن...
عجب هیجان نافرمی...
همه چیز به حالت عادی برگشته جز اینکه
چند تا از بچه ها از خدا خواسته رفتن خونه...
و من سرم درد گرفته...
و بچه ها به هم میرسن لبخند میزنن!
آقای مسئول که کمی تا قسمتی بی ادب بودند گفتند اگر شرکت رو به شکل مسکونی در بیاریم که توی هر واحد آشپزخونه، دستشویی و حمام باشه دیگه مشکلی نیست!
تا دوشنبه چطوری می خوان واسه این همه واحد 32 تا آشپزخونه هایی رو که خراب کردند بسازند خدا میدونه!!!