Martia  

 
Tuesday, December 26, 2006

یه بازی وبلاگی مد شده تا آدمای خواب رو بیدار کنه که پاشن و وبلاگشون رو به روز کنن! من هم به دعوت از مهتاب و عمو بهروز بیدار شدم!! قاعده ی این بازی اینه که 5 تا از چیزایی که کسی راجع بهشون نمیدونه رو بنویسیم و در انتها 5 نفر دیگه رو (به نیت 5 تن) دعوت به بازی کنیم!

غذا و چای سرد دوست ندارم. از خورشت بامیه بیزارم. از بوی آدمای چینی و ژاپنی و کره ای حالم بهم میخوره. دیکته ی فارسی و انگلیسی ام هیچ کدوم خوب نیست! عاشق رفتن و دیدن جاهایی هستم که تا به حال نرفتم!! لازانیا، پیتزا و چلو کباب رو خیلی دوست دارم . حاضرم بخاطر چلوکباب آدم بکشم!!!! عاشق بستنی و قهوه ام خصوصأ قهوه ی ترک اگه بعدش بساط فالگیری و خنده هم باشه! توی بازی عاشق کری خوندناشم! فوتبال و شطرنج رو دوست ندارم. شنای پروانه بلد نیستم! از بدقولی و آدمای بدقول متنفرم! از جک و جونور خوشم نمیاد! فیلمای تخیلی دوست ندارم! تخته نرد رو خوب بلدم اما شانس کمی دارم! از 5 سالگی حساب قرض الحسنه توی بانک دارم تا الان که در آستانه ی 31 سالگی هستم یک قرون نه از بانک نه در هیچ قرعه کشی شانسی دیگه ای نبرده ام! با این همه هیچ وقت فرصتها رو از دست نمیدم! 2 بار در لاتاری گرین کارت شرکت کرده ام که آخرینش همین ماه پیش بود!!! عاشق خانواده ام هستم. از آدمهایی که با صدای خیلی بلند حرف میزنند خوشم نمیاد. از آدمهایی که تریپ روشن فکری میگیرن و حرفای دیگران رو بلغور میکنن انگار که افکار خودشونه و یا با همه ی بزرگان هم عقیده اند و راجع به همه ی مسائل اظهار فضل میکنند بدم میاد. از صحبت تلفنی خوشم نمیاد ، خصوصأ وقتی صدا قطع و وصل میشه یا صدا رو خوب نمیشنوم حسابی عصبی میشم! به همین دلیل اغلب محکوم به بی معرفتی میشم چون نه وقت دارم آدما رو ببینم نه دوست دارم باهاشون تلفنی صحبت کنم! یه حرف رو اگه بخوام دوبار بزنم و طرف نفهمه خیلی عصبی میشم! ترجیح میدم خودمو بکشم تا بخوام با آدمای خنگ سر و کله بزنم!!! ( به همین دلیل معلمی رو ترک کردم!) به صدای دزدگیر حساسیت دارم و شدیدأ اعصابم بهم میریزه!اهل کلاس گذاشتن و منم منم کردن نیستم . تحمل آدمایی که منم منم میکنن و کلاس میزارن ندارم! بدجنسم! حتمأ یه جوری حال اینجور آدما رو میگیرم! زبان تند و تیزی دارم که بارها دل خیلی ها رو شکسته! اما وقتی از این زبان استفاده میکنم که دیگه حسابی عصبی شده باشم! عکس العملم رو نسبت به بدی دوستان دیر انجام میدم طوری که طرف یادش میره عکس العمل من بابت کدامین کار اون بوده! تحملم نسبت به دوستانم زیاده اما وقتی تموم بشه اون دوست دیگه دوست من نیست اونقدر آروم و ساده از قلبم بیرون میره که خودم هم باورم نمیشه!
و.... خیلی موارد دیگه!

از اونجا که من قاعده ی بازی رو رعایت نکردم!!! از همه ی دوستان دعوت میکنم هر کسی که دوست داره بازی رو ادامه بده...خاتون و مریخی و مایلا و نوشین وگپ و رنج و گنج و افشین و ......

پی نوشت: از دوستانی که منو دعوت میکنن یا میخواستن دعوت کنن ممنون! به قول شلخته من قبلأ همه چیزو لو دادم!
ممنون از شلخته و مریخی ( تاریخ شفاهی)


Martia


دوستان

This page is powered by Blogger. Isn't yours?